Ewan McGregor

«الکس» (مگره گور)، «دیوید» (اکلستن) و «جولیت» (فاکس)، در یک آپارتمان مشترک در ادینبرگ زندگی می کنند. آنان برای کمک خرج، مستأجر چهارمی را برای اتاق اضافی آپارتمان می پذیرند. اما خیلی زود این مستأجر را که در اثر تزریق مواد مخدر مرده، در اتاقش پیدا می کنند؛ در حالی که چمدانی پر از پول نیز در اتاق است...

وقتی توطئه ی بر علیه یک سرباز عملیات ویژه صورت می گیرد او درصدد جبران و تلافی حوادث بر می آید.

یک مرد جوان با شنیدت دو خبر از پدر مسن خود شوکه می شود: ابتلا به سرطان بدخیم و داشتن یک دوست پسر جوان.

«استیو راسل» ( جیم کری ) با همسرش «دبی» ( لسلی مان ) زندگی شادی را دارد تا اینکه متوجه میشود که همجنسگرا است و این قضیه باعث عوض شدن رفتار و زندگیش میشود. طولی نمی کشد که او به زندان افتاده و در آنجا با «فیلیپ موریس» ( اوان مک گرگور ) آشنا میشود. استیو که عاشق فلیپ شده قصد دارد با او از زندان فرار کند...

جوانی به نام هنری لتام ( رایان گاسلینگ ) مریض روانی دکتر بتی لوی ( جانین گاروفالو ) است و برای ملاقات خود با پزشکش به مطبش می رود و با دکتری دیگر به نام سام فارستر ( اوان مک گریگور ) مواجه می شود . او از این موضوع سرخورده می شود و به دکتر فارستر می گوید که قصد دارد که در نیمه شب شنبه و تولد خود, خود خودکشی کند...

پس از 20 سال زندگی در خارج از کشور، "رنتون" مجددا به اسکاتلند بازمیگردد و به نزد دوستان قدیمی خود، "بیل" و "بیگی" میرود.

خبرنگاری به اسم «باب ویلتون» در کشور عراق با سربازی آمریکایی به اسم «لیم» آشنا می شود که ادعا می کند عضو یک گروه سری از ارتش آمریکا در این کشور بوده است و از نیروهای ماورالطبیعه در ماموریتهایشان استفاده کرده اند...

در این اثر موزیکال با موسیقی برگرفته از منابع آشنای قرن بیستم، شاعری عاشق یک زن زیبا می شود که یک دوک حسود نیز نسبت به او بی میل نیست.

رنتون، که عمیقا در بازار مواد مخدر ادینبورگ غرق شده ، تلاش می کند علی رغم جذابیت مواد مخدر و نفوذ دوستانش، رها شود و بگریزد.

۱۲۳ تفنگدار ویژه ی ارتش امریکا به موگادیشو فرستاده می شوند تا دو ستوان ارشد ارتش سومالی را در عملیاتی برق آسا دستگیر کنند. اما در یک غافلگیری با خیل عظیمی از سربازان سومالی مواجه می شوند و جنگی سنگین آنها را زمینگیر می کند.

سه سال از آغاز جنگ کلونها گذشته است و شوالی های «جدای»، «ابی وان کنوبی» و «آناکین اسکای واکر» بسختی جنگیده اند. «آنا کین»که به طور پنهانی با «سناتور پادمه» ازدواج کرده، از ترس از دست دادن او و تحت فشار «صدراعظم پالپاتاین» و دوستی کنوبی تصمیم می گیرد به نیروی تاریکی بپیوندد…

ده سال پس از اولین ملاقات، آناکین اسکای واکر عشق ممنوعه ی را با پادما تجربه می کند ، "اوبی وان" تحقیقاتی را درباره سوقصد به سناتور انجام می دهد,او متوجه تشکیل ارتش مخفی جدی می شود.

دو شوالیه از جدای برای یافتن متحدان جدید محاصره خصمانه را در هم می شکنند, آنها با پسری جوان روبرو می شوند که ممکن است در نیرو تعادل ایجاد کند، اما سیت برای بازپس گیری شکوه سابق خود دوباره ظاهر می شود.

رابرت لانگدون ، همدست هاروارد ، با یک فیزیکدان هسته ای برای حل یک قتل و جلوگیری از یک عمل تروریستی علیه واتیکان در یکی از وقایع مهم در کلیسا همکاری می کند.

سه کودک وقتی مادرشان از جابجا شدن از روی کاناپه در یک فروشگاه مبلمان خودداری می‌کند، با همدیگر آشنا می‌شوند.

نجیب زاده ای در مسکو؛ سریالی درام تاریخی بر اساس رمانی به همین نام اثر آمور تولز است. یک نجیب زاده روسی به نام کنت الکساندر ایلیچ روستوف پس از انقلاب روسیه، در دادگاه بلشویک محاکمه شده و به حبس خانگی در یک هتل بزرگ در مسکو محکوم می‌شود، جایی که الکساندر بدون توجه به دنیای بیرون، ارزش واقعی دوستی، خانواده و عشق را کشف می‌کند…

چگونه یک شهر کوچک خشک و بدون منابع طبیعی تبدیل به زیارتگاه سه گونه از برجسته‌ترین مذاهب جهان شد و چگونه ۳۰۰۰ سال درگیری در این شهر به درگیری‌های امروزی منجر شده است.

زنی به دنبال شوهر سابق خود میرود اما یک باند بسیار خطرناک به دنبال او هستند تا او را به قتل برسانند و او باید شوهر خودش را از دست این باند خطرناک نجات دهد اما…