Jung Dong-hwan

شین چا ایل به عنوان رهبر تیم حسابرسی در یک شرکت ساخت و ساز، جایی که فساد در آن بیداد می کند، کار خود را آغاز می کند. او که به بقیه باور ندارد کار خود را قاطعانه و با خونسردی انجام می دهد. تیم او شامل گو هان سو، کارمند تازه کار و خونگرم در کنار یون سو جین، کسی که به دنبال موفقیت بوده و فردی مستقل است، می باشد…

در دسامبر 1979 سئول، پس از ترور رئیس جمهور پارک، حکومت نظامی اعلام شده است. یک کودتا توسط فرمانده امنیت دفاعی، چون دو کوانگ و یک گروه خصوصی از افسران به دنبال او رخ می دهد. یکی از فرماندهان پایخت به نام لی ته شین با چون دو کوانگ می جنگد تا او را متوقف کند…

شین ها رو دکتر عصب شناسی است. او فردی با اعتماد به نفس و از نسل خانواده ای ثروتمند و دکتر است. از طرفی گئوم میونگ سه کاراگاهی است که بر خلاف ظاهرش فردی مهربان و درستکار است. این دو به همراه سول سو جونگ پرونده های جنایی پزشکی را حل می‌کنند…

کیم چونچو نوه پادشاه جینجی بیست و پنجمین پادشاه شیلا است. کیم چونچو به کمک یکی از فرماندهان خود یعنی کیم یوشین موفق می‌شود عصر طلایی فرمانروایی شیلا را رقم بزند. کیم چونچو که نوه فرمانروا جینجی بوده پس از خلع پدربزرگش از این مقام، به نوعی از قدرت فاصله گرفته است. در کودکی با کیم یوشین، پسر یکی از فرماندهان بزرگ شیلا آشنا می‌شود که همین مسئله زمینه ساز دوستی این دو می‌شود و …